به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است به همراه معنی تعبیر تفسیر غزل شعر

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است

غزل شماره 50 حافظ شیرازی ( به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است ) به همراه معنی و تعبیر فال حافظ ، برای مطالعه این شعر زیبا و تعبیر فال آن با سایت سرگرمی پارسی سرا همراه باشید.

متن غزل شماره 50 حافظ

غزل شماره 50 حافظ

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است

بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است

گرت ز دست برآید مراد خاطر ما

به دست باش که خیری به جای خویشتن است

به جانت ای بت شیرین دهن که همچون شمع

شبان تیره مرادم فنای خویشتن است

چو رای عشق زدی با تو گفتم ای بلبل

مکن که آن گل خندان برای خویشتن است

به مشک چین و چگل نیست بوی گل محتاج

که نافه‌هاش ز بند قبای خویشتن است

مرو به خانه ارباب بی‌مروت دهر

که گنج عافیتت در سرای خویشتن است

بسوخت حافظ و در شرط عشقبازی او

هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است

معنی فال

تعبیر غزل شماره 50 حافظ

برای هر مشکلی باید دنبال راه حل آن مشکل باشید ، تمام مشکلات را نمی توانید با یک راه حل کنید و باید راه حل های متفاوتی را امتحان کنید. می خواهید کاری را انجام دهید ولی تردید دارید ، بهتر است در انجام کارهای خیر پیش قدم شوید.

نا امیدی و غصه فقط مشکلات شما را بیشتر می کنند ، نا امید شدن از خدا بدترین در است و فقط با توکل و امیدواری به رحمت خداوند می توانید مشکلات پیش رو را حل کنید. شما انسان باهوشی هستید پس برای رفع گرفتاری ها از عق خود بهره بگیرید.